رفتار گرایی

نظرتان در باره ی این وبلاگ چیست؟

آمار مطالب

کل مطالب : 127
کل نظرات : 1

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 10
باردید دیروز : 2
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 432
بازدید سال : 611
بازدید کلی : 105245

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بانک مقالات و نرم افزار اسلامی و آدرس jalaluddin.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 432
بازدید کل : 105245
تعداد مطالب : 127
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

Online

دانلود رایگان بازی - نرم افزار

تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : سبحان دانش
تاریخ : یک شنبه 26 آبان 1389
نظرات

 

مقدمه:
رفتار گرایی یکی از نظریه های رایجی است که ازبطن ساختار علمی_اجتماعی مغرب زمین درعلوم انسانی وارد شده است.رفتارگرایی باتکیه بر اصول اثبات گرایی مهم ترین نقش خودرا درعلوم اجتماعی بازی کرده.هرچند در دهه‌های اخیر نقدهای بی شماری به رفتار گرایی واردشده؛ولی باجرأت می توان گفت به رغم واردبودن بسیاری ازانتقادها ، بازسایه رفتارگرایی بر سرعلوم اجتماعی وسیاسی سنگینی می کند.
رفتارگرایی بر روش علمی، یعنی مشاهده ، فرضیه سازی ، آزمایش وقانون سازی متکی است؛که درمقابل روش سرسختانه، روش اقتداری وروش پیشینی قرار می گیرد.روانشناسان نشان داده اند که انسان‌ها تاحدزیادی به‌ روش های سرسختانه تکیه
 می کنند.اقتدار ممکن است ازمتون مقدس ناشی شود؛ودرروش های پیشینی به جای روش های علمی به توافقات عقلی استناد می شود.درروش علمی،فرضیه سازی وآزمون تجربی وقابل مشاهده ملاک اعتبار است. درفرضیه سازی نشان دادن متغیر مستقل و وابسته ضروری به‌نظر می زسد. دراین جاست که تحلیل ریاضی وآماری به محقق کمک می کندکه نسبت بین متغیرمستقل و وابسته را بهتر درک نماید.به میزانی که محقق بتواند مشاهدات خودرا کمّی کند، از دخالت پیش فرض ها وتحلیل های پیشینی وغیر علمی فاصله می گیرد[1].
تعریف رفتار گرایی :
از رفتارگرایی تعاریف متعددی ارایۀ شده است که در این پژوهش به ذکر دومورد بسنده می کنیم.
الف)رفتار گرایی مکتبی است که رفتار انسانها را درفهم پدیده های انسانی محور قرار می دهد؛ ودرحوزه های علمی وفلسفی کاربرد دارد[2].
ب)رابرت دال رفتارگرایی ر اچنیین تعریف میکند:
((کوشش برای تجربی کردن جنبه های‌ زندگی سیاسی به کمک ابزارها وروش های قابل سنجش که قابلیّت تبدیل به احکام کلی وفرضیه های جدید در علوم تجربی را دارد.))
بهترین تعریف از رفتار گرایی ، همان تعریف رابرت دال است ؛زیراطبق این تعریف رفتار گرایی ، مطالعه منظمی است که ازطریق مفاهیم وانگاره‌ها((فرضیه ها)) و روش های علمی برای بررسی وتصدیق((استناد)) پدیده ها ونهایتاً نظریه سازی وقانونمندی انجام می‌پزیرد.رفتار گرایان به جای آنکه قانون ،نظام قانونی،نهادهاوتاریخ را به صورت جزئمطالعه می کنند، تاکیدرا برای مطالعة ((رفتاروفعالیتها)) قرارمی دهند. آنچه شناخت مارا نسبت به یک نهادسیاسی داخلی وبایک نهادبین‌المللی افزایش می دهد، فعّالیتها،رفتار،کنش و واکنش های‌قابل مشاهدهویا استنباط نهاداست[3].
مراحل تکوین رفتار گرایی:
این مکتب دوره های زیررا پشت سرگذاشته است:
1) رفتار گرایی کلاسیک:از(( 1900_1925)) ((واتسون))
2)رفتار گرایی جدید:((دهۀ 20_40 )) ((کلارک هال))
3)نظریه فرضی_استقرایی هال((دهۀ 40و50 ))؛
4)تأکید برشیوه های شرطی وکنترلی در روران شناسی ((دهۀ60 70 )) ؛
5)رفتارگرایی شناختی: از 1975 به بعد که به نظریه های یادگیری توجه نمود.
پیش فرضیه ها:
برای رفتارگرایی می توان پیش فرض هایی چندی را درنظرگرفت:
1)استفاده از متغییر مستقل و وابسته به جای علت ومعلول ؛
2)استفاده ازدستاورد های علوم طبیعی در علوم سیاسی؛
3)امکان شناخت رفتار افرادبه وسیله روش های علمی؛
4)محتمل متصادفی بودن وقایع
اصول رفتار گرایی:
اصول رفتارگرایی که تا اندازه ای با اصول اثباط گرایی اشتراک دارد عبارت است از:
1)جایگزینی فلسفه علم به جای میتافیزیک ؛
2)نفی تاریخ گرایی وتحّول گرایی؛
3) جایگزینی نسبیت به جای تعین ، ومیانگین به جای عقلانیت؛
4)عطف توجه ازنهاد وساختار به رفتار فردی؛
5)فرضیات تجربی به جای فرضیه های اشراقی و تعمیمی؛
6)تکیه بر رفتار فرد به جای تأکید برنقش ساختارها؛
7)محدود شدن به استقرا ؛
8) اهمیت مقام داوری نسبت به مقام گرد آوری؛
9)استفاده از ریاضیات و آمار وتحقیقات میدانی؛
10)دوری از ارزش گذاری؛
11)تکیه بر نمونه گیری و در اندازه گیری ، به دلیل وجود امکان تصادف؛
12)نظم وهماهنگی بین نظریه وتحقیق وابزار،کار علمی خالص است[4].
ویژگی های محوری رفتار گرایی:
تأکید بر مشاهده تجربی وآزمون ، موجب ایجاد دو ویژگی مشخص ومحوری برای رهیافت رفتار گرایی در پژوهش اجتماعی _ سیاسی شده است.
1) اولین ویژگی کمتر هم مورد اختلاف است عبارت است از تعهد والتزام رفتار گرایی نسبت به استفادة نظام‌مند ازکلیّه مدارک وشواهد تجربی مربوط به جای مجموعه محدودی ازنمونه های حمایت کننده. این تعهد بدین معنی است که زمانیکه یک گذازه ی خاص تؤریک مورد پژوهشی قرار می گیرد ، پژوهشگر خودرا صرفاً به مشاهده ومحاسبه آن مواردی محدود نماید که حمایت غیر نوشتاری برای ادعاهای تؤریکی مورد آزمون فراهم می آورند؛بلکه پژهشگر باید کلیه مواردی را ((یا حداقل نمونه ای از آنهاکه نمایندۀکل است.))ملاحظه نماید که گذاره وتؤریک شامل آنها می شود.
درچنین زمینه ای است که استفاده از تکنیکهای آماری وتوسعه آنهابه عنوان وسیله ای برای تحلیل مقادیرزیادی((مدارک تجربی مربوط)) توسط رفتار گرایان توجیه می شود؛ امّا باید تأکیدنمود که رفتارگرایی معادل کمّی گرایی یاکم ارزش نمودن پژوهش کیفی نیست.قطعا محققان رفتاری دائما تکنیکهای کمّی به عنوان وسایلی اکتشافی برای بررسی مدارک استفاده کرده اند؛امّاهیچ امر ذاتی درموضوع معرفت شناختی رفتار گرایی وجود ندارد که نیاز کمّی گرایی را ضروری سازد.برعکس،
شکل های کمّی وکیفی تحلیل تجربی نیست آیامدارک موجود کمّی هستند ویا کیفی؛ بلکه مهم این است که:
1)این مدارک برای ارزیابی قضایای تؤریک مورد استفاده قرار گیرند.
2)این مدارک به گونۀ نظام مند ونه نمایشی به کارگرفته شوند.
3)دومین ویژگی عمده تحلیل رفتاری تا حدی دارای تبلیغات ظریف تری است،
هرچند این موجب کم اهمیتی آن نمی شود.این ویژگی عبارت است ازاینکه نظریه های علمی با تبین ها باید دراصل ابطال پذیرباشند[5].
این نظریه توسط کارل‌پوپرمطرح شد.وی براین عقیده بودکه علم نمی تواندواقعیت و درستی چیزهارا ثابت کند؛أمامی تواند بطلان آنهارا به اسباط برساند[6].
در این فهم دقیق معنای ابطال پذیر بودن نظریه یاتوضیح ضروری به نظرمی رسد. به گزاره مشهور پوپرکه خودش نیزبه‌کاربرده،دقت شود:((همه قوهاسفیدهستند.)).تصور کنیدمایک قوی سیاه رامشاهده می نمائیم . این مشاهده چه چیزی را دربارۀ آن گزاره به ما می‌گوید؟یک تفسیر این است که مشاهده ی قوی سیاه نشان دهندۀ این است که این گزاره ازلحاظ تجربی نادرست است؛یعنی این گزاره دراصل،قابلیت ابطال پذیری را داشت ودر ابطال شد؛أمّا یک راه دیگربرای تفسیر این گزاره نیز وجود دارد.گزاره می گوید که همه قوها سفیدهستند،پس درنتیجه قوی سیاه مشاهده شده قو نیست،زیرا سفید نیست. درنتیجه این گزاره ((باطل)) نیست.
آیا این هردوتفسیرمی توانند درست باشند؟پاسخ این است که هردومی توانند درست باشند. هرکدام ازد این دوتفسیر دارای مفروضات متفاوتی درباره‌ی تعریف قومی باشند.اولین تفسیر چنین می پندارد که یک قو پرنده‌ی بزرگی باگردن درازاست و زمانیکه در آب شنا می‌کند خیلی زیباست؛اما این تفسیر هیچ چیزی درمورد رنگ پرنده ابزار نمی داند.درچنین شرایطی ،تعاریف ((قو)) و ((رنگ)) از یکدیگر مستقل هستند؛یعنی میان آنها همپوشی وجود ندارد.به عبارت دیگرممکن است چیزی را مشاهده کرد که دارای کلیه ویژگیهای یک قو بدون توجه به رنگ آن می باشد،از این رو مایک قوی سیاه را مشاهده کرده ایم وبنابراین ،گزاره اولیه باید نارست باشد.تفسیر دوم می پندارد که یک قو پرنده ای بزرگ باگردنی دراز است که زمانیکه درآب شنا می کند،بسیار زیباست وهمچنین سفید رنگ هم می باشد.به عبارت دیگر این تفسیر دوم می پندارد که سفیدی جزئی ازتعریف  قو بودن است.درچنین شرایطی ، زمانی که یک ((قوی)) سیاه مشاهده گردد،نمی تواندقو باشد زیرا رنگ سفید جزئی از تعریف قو بودن است.
در این بحث چنین فهمیده می شودکه موقعیت گزاره بستگی به این دارد که آیا اصطلاحات تشکیل دهنده‌آن به نحوی مستقل‌ازیکدیگر تعریف شده اندی اخیر. درتفسیر اول اصطلاحات((قو)) و ((سفید))به طور مجزا ومستقل ازیکدیگر تعریف شده اند.درنتیجه این گزاره ، گزاره تجربی وابطال پذیر است؛یعنی می توان آن را با توجه به دنیای مشاهده شدنی ها مورد آزمون قرار داد؛أما در تفسیر دوم؛ اصطلاحات ((قو)) و ((سفید))به نحوی مجزا ومستقل از یدیگر تعریف نشده اند.از این رو گزاره ((تاحدی)) همانگویانه است، بدین معنی که ادعای گزاره مبنی بر اینکه یک ویژگی تعیین کننده قو سفید بودن آن است ، آزمون پدیر نیست.
پوپربا تمیز میان گزاره های ابطال پذیر وابطال ناپذیر چنین پیشنهاد می نماید که نظریه ها فقط زمانی ((علمی))محسوب می شوند که دارای پیشگوئی های تجربی ابطال باشند.نظریه هایی که دارای چنین پیشگوئی های نیسیتند.، هرچند ظاهر ممکن است ظریف وزیبا باشند؛أما صرفاً همانگویی های پیچیده‌ای هستند که هیچ چیزی را توضیح نمی دهند.بسیاری از رفتار گرایان نسبت به اینکه آیا تحقیقشان((علمی)) قلمداد خواهد شدیاخیر،نگرانی ندارند أما بطور قطع آنان صراحتاً به اصل ابطال پذیری متعهد هستند. هرچند رفتار گرایان وجود راههای دیگر برای ارزیابی رسا بودن یک نظریه خاص را انکار نمی کنند؛اما با این حال اصرار می ورزند که یک نظریه ذاتاًتوضیحی باید به قضایای ابطال پذیر منجر شود. و همچنین باید علتها ی تعریف شده پیشین را به طور مستقل از پدیده مورد توضیح،مشخص سازد.
 أما این بحث ها بدین معنا نیست که رفتارگرایان معتقدند تمام جنبه‌های نظریه هایشان باید توانای ابطال پذیری داشته باشد.همانطور که لاکتوس استدلال کرده،اغلب نظریه‌ها در علوم فنی واجتماعی شامل مجموعه ای ((ابطال ناپذیر))از قضایای ((مرکزی))هستند.این قضایای مرکزی اغلب به شکل مفروضات بسیار انتزاعی درمی آیند.که از دید تجربی آزمون پذیر نیستند؛أما ابطال ناپذیری قضایای مرکزی ضرورتاً بدین معنا نیست که خودنظریه ناپذیر است.اگربتوان مجموعه ای از پیشگوئی ها آزمون ابطال پذیر در نظر گرفت.
سپس رفتاگرایانبر دو نکته تأکید دارندکه نظریه ها باید:
1)به دنبال توضیح چیزی باشند.
2)دراصل در مقابل دنیای مشاهده شدنی آزمون پذیر باشند[7].
نقد وبررسی رفتار گرایی:
نقد وبررسی نظریه رفتار گرایی در سه مرحله انجام می گیرد.
1)ارتباط این روش با روش های دیگر:
رفتار گرایی برمبنای اثبات گرایی تکیه می زند؛وبنابراین از اصول آن تبعیت می نماید-از طرف دیگر رفتار گرایی با کارکرد گرایی نقاط اشتراکی ‌دارد،هرچندواحد تحلیل درمکتب نخست‌،رفتار،وواحد تحلیل درمکتب‌دوم کارکرد است. از سویی دیگررفتار گرایی با کل گرایی گشتالتی از یک نظر سازگاری ندارد.واژه‌ گشتالت در آلمانی به معنای وضع وشکل ویاهیئت کل به کاربرده می شود؛وعنوان اصلی رشته ای در روان شناسی است.پیروان مکتب گشتالت معتقدند بهترین راه برای مطالعه وادراک عالم ،دانستن قوانین ونظام های کلی خلقت است درمقابل،پیروان مکتب رفتار گرایی ادراک عالم را تنها از طریق بررسی اجزا وعناصر تشکیل دهندۀ آن میسر می دانند.
                                                        2)کارآیی های این روش:
رفتار گرایی و فرا رفتارگرایی پارادایم غالب عالم اجتماعی در قرن بیستم بوده‌اند.
قوت این مکتب به آن‌حدبوده که با وجودپا به عرصه گذاشتن مکتب رقیب هنوز آثار مکتب وروش رفتار گرایی به چشم خورد.این مسأله برای کشور های جهان سوم که به بن بست های مدرنیته را لمس نکرده‌اند،ضرورت دو چندان می باید.مبنای اثباتی ومکتب رفتار گرایی اگر دارای مشکلاتی هم باشد،عمدتاًمربوط به جهان اول است؛وبنابراین کشورها وفرهنگ هایی که هنوز جهان مثبت آن هارا درک نکرده‌اند نباید به بهانه وجود چنین مشکلاتی ازکل آن گذر کنند.
نقطۀ مثبت این مکتب عینی بودن وجدا شدن ازروش های کلاسیک وسنتی است[8]؛زیرا رفتار گرایان به جای آنکه قانون،نظام قانونی ،نهادهاوتاریخ را به صورت جزئی مطالعه کنند،تأکید را برمطالعه ((رفتار وفعالیتها))قرار می دهند.آنچه شناخت مارا نسبت به یک نهاد سیاسی داخلی با یک نهاد بین‌المللی افزایش‌می‌دهد،فعالیتها،رفتار،کنش‌و واکنش‌های قابل مشاهده‌یا استنباط نهاداست[9].
بنابراین هرچندنقدهایی به اثبات گرایی ورفتارگرایی وارد شده؛پارادایم غالب هنوز رفتار گرایی است.
جنبۀ مثبت دیگر مکتب رفتارگرایی آن است که برای کشور های جهان سوم که هنوز به شکل سنتی تحقیق می کنند،لازم است با اصول رفتار گرایی آشنا شوند وآن را در تحقیقات خودبه کار برند.
3)محدودیت های رفتارگرایی:
از آنجاکه رفتارگرایی براثبات گرایی مبتنی است،نقد هایی که راجع به اثبات گرایی مطرح شده است،در این جا هم قابل ارائه است.ازطرف دیگر متمرکز شدن‌بررفتار ممکن است محقق را از نیات وارزش ها غافل سازدکارکرد گرایی هم که واحد تحلیل خودرا کارکرد قرار داده ودیدگاهی کل گرایانه دارد،به نوعی فقاد رفتار گرایی که دید گاهی خرد دارد تلقی می شود.[10]
4)نقات قوت رفتار گرایی:
درحالی که در بحث قبلی متوجه نقدهای وارده برمکتب رفتار گرایی شدیم،استنباط این نکته که تمام سالهای تحقیق رفتار گرایی خطا می باشند نادرست است.برعکس تحقیق رفتاری می تواند مساعدت قابل ملاحظه تئوریک وتجربی در فهم وتوضیح رفتار اجتماعی داشته باشد.
نقاط قوت رفتار گرایی ریشه درتعهد پیروان این رهیافت به تعقیب شکلهایی از تحلیل قابل تکرار،دارد.محققان اغلب به دنبال نشان دادن آنند که دیگر محققانی که مجموعه ای از مفروضات ومدارک وشواهد مشابه آنان را به کار میگیرند.،باید به طورکلی به نتایج یکسان دست یابند.این نیاز به اطمینان نسبت به اینکه یافته های تحقیق قابلیت تکرار داشته باشند،ضرورتا ًبدین معناست که رفتارگرایان مجبورند موارد ذیل رابه نحوی واضح مشخص سازند:
1)چه چیزی را میخواهند توضیح دهند؛
2)توضیح تئوریک مشخصی که توسعه دست می یابد؛
3)شیوه ای که طی آن مدارک تجربی برای ارزیابی توضیح تئوریک مورد استفاده قرار می گیرد نیاز برای وضوح مواضع بدین معناست که دیگر لازم نیست رفتارگرایان داخل این منظره آکادمیک شوند که ((نویسندۀ الف از استدلال ((ب)) خود چه منظوری دارد؟)) زیرا مطابق نظر رفتار گرایان ، اگر(الف)به طور واضح منظور خودرا از((ب)) ممکن است با ظن وتردید نگریسته شود.


 1 دکتر سید صادق حقیقت، روش شناسی علوم سیاسی، سازمان انتشارات دانشگاه مفید،چ دوم ،1387
 ص 191
_ همان ، ص191[2]
1_دکتر محمود سریع القلم،روش تحقیقدرعلوم سیاسی وروابط بین الملل،فرزان،چ پنجم 1387 ،ص 183
1- سید صادق حقیقت، روش شناسی علوم سیاسی،ص192و193
1_ دیویدمارش/ جری استوکر،روش ونظریه درعلوم سیاسی ، پژوهشکده مطالعات راهبردی ، چ سوم1388،ص110 و111،((ترجمه : دکترامیر محمد حاجی یوسفی
1_علی آقابخشی ومینو افشاری راد،فرهنگ علوم سیاسی، نشرچاپار،چ دوم 1386،ص237
1_دیویدمارش/جری استوکر،روش ونظریه در علوم سیاسی،ص 111تا114
1_سید صادق حقیقت،روش شناسی علوم سیاسی وروابط بین الملل،ص205و206
2_دکتر محمود سریع القلم ،روش تحقیق در علوم سیاسیوروابط بین الملل،ص183
1_سید صادق حقیقت ، روش شناسی علوم سیاسی ص206

تعداد بازدید از این مطلب: 2977
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








وبلاگ شخصی سبحان دانش کارشناسی فرهنگ و معارف اسلامی کارشناسی زبان و ادبیات فارسی ارشد معارف و فلسفه اسلامی دکتری فقه سیاسی با گرایش روابط بین الملل


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود